جدول جو
جدول جو

معنی تلار چو - جستجوی لغت در جدول جو

تلار چو
تیرهایی که برای ساخت تلار به کار رود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ)
دانۀ موی. تای مو، مجازاً، خیلی باریک. نزار: بعیادت پیش وی رفته بودم او را یافتم چون تار مویی گداخته. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 459).
- مثل تار مو، خیلی باریک و نزار
لغت نامه دهخدا
کوهی در نزدیکی روستایی برابر مرزن آباد چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی
مراتعی در روستاهای کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
تلار کوچککومه ی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
از آب معدنی های دشت سر آمل، چشمه ای که دارای خواص آب معدنی
فرهنگ گویش مازندرانی
تاقچه
فرهنگ گویش مازندرانی